بدون شرح..
خدا رو چه دیدی تو شاید بمونی شاید غصه هامو تو چشام بخونی... خدا رو چه دیدی شاید دل سپردی... شاید عشقمونو تو از یاد نبردی... اولین روز بارانی را بخاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم!
دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی
چتر آورده بودی
من غافلگیر شدم
سعی میکردی من خیس نشوم و شانه ی سمت چپ تو کاملا خیس بود.
سومین روز چطور ؟
گفتی سرت درد می کند.حوصله نداشتی سرما بخوری
چتر را کاملا بالای سر خودت گرفتی
و شانه ی راست من کاملا خیس شد
و چند روز پیش را چطور ؟
به خاطر داری ؟
که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های
چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر برویم
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم،
تنها برو!!!
نظرات شما عزیزان: